دوست تو آن است که در نبود تو حق دوستی را نگه داردو غریب کسی است که دوستی نداشته باشد .
پس در برابر دوستت اینگونه باش:
به هنگام قطع رابطه از طرف او ، تو برای دوستی دوباره ، پیش قدم باش.
در برابر قهر و دوریش لطف و نزدیکی و در برابر بخلش،بذل و بخشش نما به هنگام سختگیریش نرمش به خرج ده وبه هنگام جرمش قبول عذر کن.
آنچنانکه گوئی تو بنده او هستی.
هرگز دشمن دوست خود را به دوستی مگیر که با اینکار با دوستت به دشمنی برخاسته ای .
نصیحت خالصانه خود را برای برادرت مهیا ساز خواه خوشایند او باشد خواه نباشد.
خشم خود را فرو خور که من جرعه ای شیرینتر و خوش سرانجام تر و لذت بخش تر از آن ندیدم.
با کسیکه با تو به خشونت رفتار کند نرمی پیش گیر که بزودی او در برابر تو نرم خواهد شد.
با دشمن خود با فضل وکرم رفتار کن که در میان یکی از دو پیروزی شیرینترین را برگزیده ای اگر خواستی پیوند برادری و رفاقت را بگسلی جای برگشتی باقی بگذارتا اگر روزی آن دوست خواست که بازگردد و بار دیگر با تو دوست شود ، بتواند.
اگر کسی بر تو گمان نیکی برد (با عملت) گمانش را تصدیق کن.
و هیچگاه به اعتماد رفاقت و یگانگی که بین تو و برادرت هست حق او را ضایع مکن.
به نیکوکاران نزدیک شو که از آنان خوشوکه از آنان خواهی شد.
[ ]
+ نوشته شده در ساعت 2:16 صبح توسط محـــــمد